به گزارش مشرق، سید عزت اله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری که چندی پیش به پاکستان سفر کرده است در صفحه توئیتری خود به تشریح برخی از جزئیات این سفر پرداخت و نوشت:
در سفر پاکستان ۹ نفر از مسؤولان آژانسهای مسافرتی، من را همراهی میکنند.
امروز در نشست مشترک با آژانسهای پاکستان، مشکلات و موانع سر راه آنان بررسی و تصمیمگیری شد.
آقای امیریمقدم سفیر و آقای موحدفر سرکنسول لاهور همکاری خوبی برای تسهیل صدور روادید دارند.
در دیدار با ایسیاکا عبدالقادر امام، دبیرکل D-۸ در مورد تقویت همکاریهای گردشگری بین کشورهای عضو بحثهای خوبی داشتیم.
پیشنهاد ایشان برای برگزاری دومین نشست تورگردانان این کشورها در ایران را پذیرفتم. از حضور فعال ایران در اجلاس تشکر میکرد.
آقای عون چودری، دستیار ویژه نخست وزیر پاکستان در امور گردشگری و ورزش،در فرودگاه اسلامآباد از ما استقبال کرد و ضیافت ویژهای در منزل شخصیاش برای ما ترتیب داد. چند نفر از شخصیتهای با سابقه را هم برای مصاحبت با من دعوت کرده بود. راجعبه گردشگری خوراک بحث خوبی کردیم.
با آقای عارف علوی، رئیسجمهوری پاکستان، گفتوگویی صمیمانه و کاربردی داشتیم چندینبار از جمهوری اسلامی و رییسجمهوری ایران تشکر کرد. راجع به اسلامهراسی و ضرورت معرفی صحیح اسلام به دنیا نکات خوبی رد و بدل شد.
بر مزار عارف و متفکر برجستهی جهان اسلام، علامه اقبال لاهوری حاضر شدم. ضمن ادای احترام به او، با یکی از نوادگانش، گفتوگو کردیم. اقبال لاهوری حلقهی وصل خوبی بین مردم ایران و پاکستان است. دو سوم اشعار او به زبان فارسی است. او هیچوقت به ایران نیامد.
آقای شهباز شریف،نخست وزیر پاکستان با صمیمیت دست مرا گرفت و برای رونمایی از برند گردشگری پاکستان به جایگاه دعوت کرد. برای قیچی کردن روبان،همین کار را با خوشرویی تکرار کرد. در سخنرانی خودش نیز با احترام فراوان از حضور ما یاد کرد. با آنان در حال برنامهریزی مشترک هستیم.
در لاهور از مسجد پادشاهی که توسط آخرین امپراتور گورکانی که در سال ۱۶۷۳ ساخته شده بازدید کردم. نشان خوبی از تمدن و هنر آنهاست. در مرمت بناهای تاریخی توانمند نیستند. آمادگی ایران را برای مرمت و آموزش کارشناسان آنان اعلام کردم.
از موزهی ملی لاهور بازدید کردم. فرصت خوبی برای معرفی ایران دارد. هماهنگیهایی انجام دادیم. مجسمهی بودای روزهدار (۱۸۰۰ ساله) که به سنت روزهی ۴۹ روزهی او برای رسیدن به مقامات عرفانی و نفوذ کلامش ساخته شده بود، نظرم را جلب کرد. تقریبا مشابه مسئولان ما!
در لاهوری ابتکار خوبی دیدم. قهوهخانهای ویژهی جوانان، برای مشاعره و رد و بدل کردن اشعار شعرای آنان ایجاد شده است. عکسهای شعرا به دیوار نصب شده و فضایی سالم، فرهنگی و سازنده به وجود آوردهاند. یکی از آنان شعر زیبایی را برای من خواند. ما هم میتوانیم تقلید کنیم!
در لاهور، محلی برای فروش کتابها به مردم اختصاص دادهاند. داوطلبان بطور مجانی بساط خود را پهن میکنند و انواع کتابها را به قیمت ارزان میفروشند. مالیات و اجاره و عوارض هم نمیدهند. به نظرم پیشنهاد خوبی برای شهرداران ما هم هست.
با اساتید زبان فارسی جلسهی خوبی در خانهی فرهنگ داشتیم. خاطرات جالبی از شهید صادق گنجی که ۴ سال مسؤول آنجا بوده، برایم نقل کردند. اتاق کار و دستخط او، دیدنی بود. به آنان گفتم: «اگر انگلیسیها نبودند، امروز ما با هم، فارسی صحبت میکردیم.»
در جلسه با اساتید زبان فارسی، نوهی علامه اقبال لاهوری، شعر جالبی از پدربزرگش خواند: گفتند: جهان ما، آیا به تو میسازد؟ گفتم که نمیسازد؛ گفتند که برهم زن!
گفتم: «عالیه! این همون زیر میز زدن خودمونه!»